جنگ ایران و رژیم صهیونیستی؛ زلزلهای در بازار ارزدیجیتال!

درگیری اخیر میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم صهیونیستی، گرچه تنشهایی را در سطح جهانی بهوجود آورده، اما از زاویهای دیگر میتواند فرصتی برای بازنگری در نقش ایران در بازارهای مالی دیجیتال باشد. در شرایطی که بسیاری از کشورهای جهان دچار سردرگمی اقتصادی شدهاند، ایران میتواند با تکیه بر توان داخلی و شناخت عمیق از ارزدیجیتال، جایگاه تازهای در این بازار پیدا کند.
در این مقاله با نگاهی راهبردی و مقایسهای بررسی میکنیم که چگونه این بحران ممکن است بازار ارزدیجیتال را تحت تأثیر قرار دهد. برای درک دقیقتر این مسئله، وضعیت فعلی را با جنگ روسیه و اوکراین و همچنین تنشهای ایران و آمریکا در سال ۲۰۲۰ مقایسه کردهایم.
ما به بررسی تغییرات در رفتار سرمایهگذاران ارزدیجیتال، تحولات قیمتی داراییها، واکنشهای نظارتی در سطح جهانی و همچنین نقاط ضعف و قوت سیستمهای مالی غیرمتمرکز در چنین شرایط بحرانی پرداختهایم.
بررسی زمینههای درگیری: تشدید راهبردی و توجه جهانی
در اواسط خرداد ۱۴۰۴، تنشها بین ایران و رژیم صهیونیستی بهطور ناگهانی شدت گرفت. نیروهای رژیم صهیونیستی با انجام حملات هوایی، برخی از تأسیسات هستهای ایران و چند فرمانده نظامی را هدف قرار دادند. ایران نیز در واکنش به این اقدام، با استفاده از پهپاد و موشکهای بالستیک به شهر تلآویو حمله کرد. با اینکه ایران تمایل خود را برای کاهش تنش اعلام کرد، اما رهبران رژیم صهیونیستی بهویژه نتانیاهو، حاضر به مذاکره نشدند. این وضعیت هنوز به حالت عادی بازنگشته و فضای منطقه همچنان متشنج است. نگرانیها درباره گسترش درگیری به سایر کشورهای همسایه نیز رو به افزایش است؛ موضوعی که باعث افزایش حس ریسک در بازارهای جهانی شده است.
واکنش بازار: تغییر رفتار بیتکوین در برابر شوکهای سیاسی
مدتهاست که درباره اینکه آیا بیتکوین میتواند نقش پناهگاه امن را در بحرانها ایفا کند، بحث وجود دارد. در این بحران نیز بیتکوین واکنشی پیچیده از خود نشان داد. در ابتدا قیمت آن ۲.۸٪ کاهش یافت و به ۱۰۳ هزار دلار رسید، اما ظرف ۲۴ ساعت با افزایش حجم معاملات، دوباره به ۱۰۶٬۷۰۰ دلار برگشت. اتریوم نوسانات شدیدتری را تجربه کرد و برای مدتی بیش از ۱۰٪ افت کرد، اما در نهایت روی قیمت ۲۶۲۰ دلار ثابت شد. در همین بازه، ارزش کل بازار ارزدیجیتال حدود ۲۴۰ میلیارد دلار کاهش یافت که نشان میدهد سرمایهگذاران نسبت به بحرانهای ژئوپولیتیکی حساسیت زیادی دارند.
با این حال، پایداری بیتکوین در برابر بحرانها شبیه همان چیزی است که در جنگ روسیه و اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ و تنش ایران و آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ مشاهده شد. در هر دو مورد، بیتکوین ابتدا افت کرد اما خیلی زود دوباره روند صعودی گرفت که این رفتار شبیه عملکرد سهامهای پرریسک فناوری است، نه مانند داراییهای سنتی ضد بحران. تحلیلگرانی مانند ری یوسف از شرکت NoOnes معتقدند که افزایش سرمایهگذاری نهادهای بزرگ و ورود ETFها، باعث شده بیتکوین در زمان بحرانها عملکرد قویتری نشان دهد؛ مفهومی که با عنوان “آلفای بحران” شناخته میشود.
بررسی دوباره پناهگاههای امن: مقایسه بیتکوین و طلا
در روزهایی که تنش و جنگ بازارهای جهانی را به هم میریزد، یک سؤال مهم دوباره مطرح شده: آیا بیتکوین واقعاً طلای دیجیتال است؟ اینبار هم، مانند بحرانهای گذشته، این ایده آزمایش شد. درگیری اخیر باعث شد نهتنها بیتکوین، بلکه طلا هم برخلاف انتظار کاهش قیمت داشته باشند. این رفتار بازار نشان میدهد که بسیاری از سرمایهگذاران در زمان بحران تصمیم میگیرند بخشی از داراییهای خود را نقد کنند یا با تغییر ترکیب داراییهایشان، ریسک را کاهش دهند.
از سال ۲۰۲۲ به بعد، بانکهای مرکزی در حال افزایش ذخایر طلا بودهاند تا وابستگی خود را به دلار کمتر کنند. در مقابل، سرمایهگذاران خرد بیشتر به سمت ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و اتریوم جذب شدهاند. اما واقعیت این است که در بحران اخیر، نه طلا و نه بیتکوین عملکردی اطمینانبخش نداشتند. این یعنی نمیتوان بهطور قطعی هیچکدام را پناهگاه امن دانست.
مثال جالبتر، بازار بورس داخلی رژیم صهیونیستی بود که در کمال تعجب، حتی بعد از حملات، رشد چشمگیری داشت. این اتفاق نشان میدهد که گاه احساسات جمعی و فضای روانی مردم میتواند تأثیری قویتر از واقعیتهای اقتصادی داشته باشد؛ خوشبینیای که شاید ریشه در مسائل سیاسی یا نظامی یک کشور داشته باشد، اما لزوماً با واقعیتهای مالی هماهنگ نیست.
آشفتگی در بازار انرژی و خطرات سیستماتیک
بازار انرژی در برابر این بحران آسیبپذیرتر از سایر بخشهاست. قیمت نفت برنت و WTI پس از حملات اولیه نزدیک به ۷٪ افزایش یافت. کارشناسان هشدار دادهاند که اگر آمریکا مستقیماً وارد درگیری شود، ممکن است قیمت نفت به ۱۵۰ دلار برای هر بشکه برسد.
تنگه هرمز که حدود ۲۰٪ از نفت جهان از آن عبور میکند، نقطهای حیاتی در این ماجراست. همچنین ایران با سهم ۳ درصدی در تولید نفت جهانی، در این شرایط اهرم فشار بیشتری در اختیار دارد.
تجربههای تاریخی مانند جنگ ایران و عراق در دهه ۱۹۸۰ و جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ نشان میدهد که تنشهای خاورمیانه میتواند باعث رکود اقتصادی در سطح جهانی شود؛ بهویژه در کشورهایی که وابستگی زیادی به واردات نفت دارند، مانند هند. همانند گذشته، هرگونه تداوم در تنشها میتواند باعث تغییر مسیرهای تجارت انرژی و بالا رفتن قیمتها در سطح جهانی شود.
[https://www.eia.gov/international/overview/world]
پیامدهای اقتصادی گستردهتر و تغییرات در بازار ارزهای جهانی
ناامنیهای ژئوپولیتیکی معمولاً فشار تورمی را افزایش میدهند. بالا رفتن قیمت انرژی باعث افزایش هزینههای حملونقل و قیمت کالاهای اولیه میشود و بهطور مستقیم صنایع مهمی مانند تولید، هواپیمایی و کالاهای مصرفی پرمصرف را تحت تأثیر قرار میدهد.
در هند، شرکتهایی که با فناوری یا صنعت داروسازی رژیم صهیونیستی همکاری دارند، با نوسانات شدید بازار مواجه شدهاند. همزمان، ارزش دلار آمریکا تقویت شده؛ موضوعی که اغلب در شرایط بحران جهانی و برای حفظ ارزش سرمایه توسط سرمایهگذاران رخ میدهد.
از سوی دیگر، اختلال در مسیرهای تجاری دریای سرخ، حملات به بندر حیفا، و نگرانیها درباره صادرات مواد غذایی از هند به ایران، یادآور بحرانهای تجاری دوران جنگ هستند. درست مانند اتفاقاتی که در جنگ روسیه و اوکراین دیده شد، بازارهای جهانی در واکنش به این بحرانها همزمان در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی دچار افت شدهاند.
ارزدیجیتال در راهبرد ملی ایران؛ فرصتی دو لبه
تا سال ۲۰۲۱، ایران حدود ۳ درصد از استخراج جهانی بیتکوین را به خود اختصاص داده بود؛ موضوعی که به کشور امکان میداد تحریمهای مالی آمریکا را دور بزند و با کشورهایی مانند روسیه تجارت انجام دهد. با این حال، این روند باعث نگرانی نهادهای بینالمللی مثل FATF (کارگروه ویژه اقدام مالی) شده است. این نهاد بارها بر لزوم رعایت قوانین ضد پولشویی و «قانون سفر» تأکید کرده، اما اجرای این مقررات همچنان در سطح جهانی ناهماهنگ است.
در کنار این مسائل، حملات سایبری مانند هک شدن صرافی نوبیتکس که منجر به ضرر ۹۰ میلیون دلاری شد، نشان میدهد که جنگ سایبری اکنون وارد حوزه مالی غیرمتمرکز شده و تهدیدهای دولتی در دنیای ارزدیجیتال نیز رو به افزایش است. [منبع]
لزوم تصمیمات راهبردی و آینده مقررات
درگیری نظامی اخیر میان ایران و رژیم صهیونیستی بار دیگر نشان داد که بازار ارزدیجیتال چقدر میتواند شکننده و به تحولات ژئوپولیتیکی وابسته باشد. حتی داراییهایی که بهظاهر غیرمتمرکز و مستقل از ساختارهای سنتیاند، در برابر نوسانات سیاسی و امنیتی جهانی کاملاً بیدفاع نیستند. سرمایهگذاران دیگر نمیتوانند فقط با تکیه بر یک دارایی – حتی بیتکوین – احساس امنیت کنند، چراکه این بازار، گاه پناهگاه است و گاه میدان نبرد.
در چنین شرایطی، داشتن چارچوبهای شفاف نظارتی، راهکارهای مدیریت ریسک و آموزش مداوم برای کاربران، از نان شب واجبتر است. ارزدیجیتال، امروز تنها ابزار سرمایهگذاری نیست؛ بلکه در حال تبدیل شدن به بخشی از راهبردهای ملی و بینالمللی کشورهاست.
به باور تحلیلگران میهن سیگنال، آینده این بازار به تعادلی ظریف بستگی دارد؛ تعادلی میان آزادی و قانون، نوآوری و مسئولیتپذیری. اگر این تعادل برقرار نشود، نه تنها کاربران، بلکه کل اکوسیستم داراییهای دیجیتال در معرض تهدید خواهد بود.
نظرتان را دربارهی مقاله «جنگ ایران و رژیم صهیونیستی؛ زلزلهای در بازار ارزدیجیتال!» با ما درمیان بگذارید.


