آشنایی با امواج الیوت قسمت دوم
در مقاله اول امواج الیوت با مفهوم موج، انواع آن، مقیاس بندی و چند قانون پیرامون قاعده الیوت آشنا شدیم و در این مقاله قصد داریم به ادامه مطلب الیوت یعنی معرفی خطوط راهنما بپردازیم. همچنین در بین معرقی الگوها بهمنظور صرفجویی در وقت شما مخاطب عزیز از بیان مفصل الگوهای فیبوناچی چشمپوشی نمودهایم و جهت آشنایی با این مبحث میتوانید به مطالعه مقالات تخصصی الگوهای هارمونیک ۱ اقدام فرمایید.
پیشتر اشاره کردیم که در مبحث الیوت، قانون به مواردی گفته میشود که حتی در یک مورد هم نقض نگردد و در صورت مشاهدهی حتی یک مثال نقص، در خوشبینانهترین حالت آن قانون یک درجه نزول مییابد و به خطوط راهنما تبدیل میگردد. خطوط راهنما در بسیاری از موارد صراحتاً به تحلیلگر نمیگوید که قرار است با چه حالتی مواجه گردد بلکه تنها برخی از حالتها را برای آن حذف خواهد نمود و گسترهی پیشبینی را برای او محدود میکند که درنتیجه تحلیل تسهیل مییابد.
الیوت سعی داشت که اثبات کند اگر روند قبلی ثابت و منظم بوده، روند بعدی الزاماً به همان ترتیب نیست. برای درک بهتر این موضوع مثالی منطبق با نظریه معکوسگراها (contrarians) میزنیم:
روزی را تصور کنید که همهی مردم انتظار یکروند خاص را از بازار دارند و در کمال ناباوری علیرغم تعدد تکرار آن درگذشته شاهد تغییر جهت بازار نسبت به آنچه انتظار میرفت خواهند بود و علت آن چیزی نیست جز واکنش دستهجمعی افراد نسبت به یک پیشبینی که عوام انتظار آن را دارند. درواقع هنر تحلیل در اینجا به وجود میآید، چراکه اگر قرار بود تا ابد روندها از یک الگوی خاص پیروی کنند دیگر تحلیل معنا و مفهومی پیدا نمیکرد.
پس شناخت صحیح الگوها و توجه به رفتار فعالان بازار و همچنین دخیل کردن تأثیرات نکات ظریف پیرامونمان، شاکله تحلیل روند را تشکیل میدهد.
تناوب در موجهای جنبشی الیوت
در اینجا تناوب یعنی: اگر موج دوم از یک پنج موجی جنبشی، اصلاحی تند باشد، انتظار داریم اصلاح موج چهارم حاشیهای و پر نوسان ظاهر گردد و بالعکس.
عموماً اصلاحهای تندوتیز حد جدیدی از قیمت را تجربه نمیکنند و بیشتر به شکل زیگزاگ از نوع مجرد، دوگانه و سهگانه و یا گاهی سهتاییهای دوگانه هستند. در سمت مقابل اصلاحهای حاشیهای شامل پهنهها، مثلثها و دوتاییهای دوگانه و سهگانه میگردد که اغلب حد جدیدی از قیمتها را تجربه میکنند.
در یک تعریف جامع و روان میتوان گفت: تناوب در موج جنبشی یعنی یکی از دو موج اصلاحی حداقل دو بار در چهارچوبی نوسان میکند و موج دیگر تنها یکبار نوسان میکند.
معمولاً تناوب در موجهای ۲ و ۴ مثلثهای مورب قابلرؤیت نیستند چون آنها معمولاً در هر دو موج زیگزاگ هستند. از سوی دیگر این قانون در امتدادها بهوفور ظاهر میشود، البته در امتدادهای نرمال کهموج سوم موج ممتد است و موجهای اول و پنجم کوتاه هستند شاهد این پدیده هستیم.
تناوب در موجهای اصلاحی
در این نوع از امواج اگر در موج A اصلاح با ساختار پهنه a-b-c باشد در موج B انتظار یک زیگزاگ را خواهیم داشت و بالعکس. به بیان سادهتر اگر درحرکت اول موج تمایل به نزولی بودن داشت درحرکت دوم تمایل به صعود دارد و بالعکس.
در همین مقوله موجهای اصلاحی، گاهی اوقات اگر یک موج اصلاحی با یک زیگزاگ ساده a-b-c در موج A آغاز شود در موج B دچار پیچیدگیهایی خواهد بود که این پیچیدگی در موج C میتواند تشدید یابد.
پیشبینی امواج در موجهای اصلاحی
یکی از خطوط راهنمای دیگر در پیشبینی امواج اصلاحی کاربرد فراوان دارد بیانکننده این است کهموج چهارم در یک موج پنجتایی بیشترین تمایل به اصلاح را دارد که عموماً محدودهی آن تا موج چهارم از امواج یک درجه کوچکتر خود است. به بیان سادهتر موج چهارم عموماً تا حد اصلاح موج چهارم درجه کوچکتر خود اصلاح مینماید.
نکته: پهنههای اصلاحی یا مثلثها نمیتوانند به محدوده موج چهارم برسند، خصوصاً اگر بعد از امتدادها ظاهر شوند.
پیشبینی رفتار بازار پس از موج پنجم الیوت
هنگامی کهموج پنجم یک صعود از نوع امتداد باشد، انتظار میرود اصلاح پسازآن بسیار تند باشد و همچنین خط حمایتی آن اصلاح، کف موج دوم صعود باشد.
کانالها امواج الیوت
بهمنظور آشنایی با این نوع از خطوط راهنما به بیان مختصر دو موضوع مرتبط با این مبحث میپردازیم و سپس از منظر مفهومی این موضوع را بررسی مینماییم.
نخست به بررسی نظریهای تحت عنوان برابری موجها میپردازیم که طبق آن هرگاه در یکروند پنج موجی، یک امتداد داشته باشیم که غالباً موج سوم است، انتظار میرود دو موج جنبشی دیگر هماندازه ظاهر گردند و در صورتی کهموج دوم جنبشی از حد برابری خارج گردد انتظار میرود با نسبت ۶۱۸/۰ یکی از موجهای جنبشی دیگر ظاهر گردد. (۶۱۸/۰ نسبت طلایی فیبوناچی است که در مقاله مرتبط به تفضیل درباره آن صحبت شده است).
موضوع دوم نسبتهای لگاریتمی است که بیان میکند، هرکجا با مقیاسهای نسبتاً بزرگ مواجه بودیم نسبتهای ترسیم نموداری را میتوان در قالب لگاریتمی اعمال نمود که در این شرایط دیگر بر اساس شکل ظاهری نمودارها، آنها را بررسی نکرده و صرفاً اعداد و اطلاعات کمی را در تحلیل لحاظ مینماییم.
به نمونهای که بهعنوانمثال مطرح میگردد توجه نمایید:
در نگاه نخست به نظر میرسد که ۲ موج نارنجیرنگ به یک اندازه هستند، اما با بررسی دقیقتر اعداد مربوطه درمیابیم موج نارنجیرنگ واقع در سمت چپ، افزایشی به میزان ۶۵۰ واحد را نشان میدهد درحالیکه دیگری افزایشی به میزان ۱۲۰۰ واحد را نشان میدهد که به دلیل نمایش لگاریتمی نمودار برابر به نظر میرسند. البته این نوع ترسیم باهدف سهولت نمایش انجام میگیرد.
معرفی کانال الیوت
اما نوبت به معرفی کانال میرسد که به سادهترین بیان عبارت است از: نوسان امواج درون یک چهارچوب و قالب معین که خود به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم میگردد.
پیدایش آن مربوط به زمانی بود که الیوت متوجه وجود دو خط موازی در روندها شد که تقریباً دقت و مصادیق قابل قبولی داشتند و از آنها میتوان بهمنظور پیشبینی نوسانات آتی موجها استفاده نمود.
برای رسم این کانالها وجود حداقل سهنقطه لازم است که برای درک بهتر این موضوع آنها را از روی تصویر نمایش میدهیم.
فرض کنید در حال حاضر ازنظر زمانی در موقعیت نقطه ۳ هستیم و تا قبل از آن نمودارها به وقوع پیوستهاند. حال با رسم یک خط از نقطه ۱ به نقطه ۳ و رسم خط دیگری بهموازات آن از نقطه ۲، دو خط موازی تشکیل میگردد که همان کانال است و انتظار میرود در آینده نمودار به نقطه ۴ برسد. (درواقع خط ۳-۴ را بهموازات خط ۱-۲ رسم مینماییم تا موقعیت مکانی و زمانی پیشبینی ما به دست آید).
جمعبندی
در مقاله قبل مفاهیم کلی موج، الگوها و قوانین آنها را بیان نمودیم و در این مقاله به معرفی قوانین فرعی که تحت عنوان خطوط راهنما شناخته میشوند پرداختیم و تعاریف رایج در این مبحث، همچون کانال، مقیاس لگاریتمی، تقارن و قواعد پیشبینی امواج را بیان کردیم.
منبع:
elliottwave.com