انقلاب در صنعت تبلیغات بر بستر بلاک چین
با روی کار آمدن بلاک چین صنایع مختلفی در دنیا شکل تازه ای به خود گرفت. بلاک چین کاربردهای متعددی در زندگی روزمره ما ایجاد کرد و روز به روز اهمیت آن بیشتر شد. یکی از پر دردسر ترین صنایعی که با ورود بلاک چین متحول شد صنعت تبلیغات است. تبلیغات مدرن با مشکلات جدیدی رو به رو می شود که نیاز به راه حل های جدیدی دارد و بلاک چین می تواند کلید حل این مشکلات باشد.
معضل این روزها، تبلیغات
با اینکه عمر تبلیغات به اندازه عمر تجارت است در دوره دیجیتال امروزی مشکلات جدیدی در حال ظهور می باشد که کار را برای تبلیغ کنندگان، ناشران و عموم مردم دشوار کرده است. از جمله این مشکلات این است که قیمت ها افزایش یافته و پاسخگویی و کارکردن با اطلاعات مشتریان دشوار شده و تقلب در تبلیغات گسترش یافته است. اکنون برخی محصولات نوآورانه بلاک چین سعی در رفع این مشکلات و تبدیل کردن تبلیغات به کاری آسان تر، امن تر و سودمندتر نموده اند.
چالشهای فعلی پیش روی تبلیغات دیجیتال
یکی از بزرگترین مشکلاتی که تبلیغ کنندگان و ناشران با آن روبرو هستند سودآوری است. گاهی تا 0.8 دلار از هر یک دلاری که در کمپین تبلیغاتی هزینه می شود برای ناشر صرف می شود. در طول زمان واسطه های بیشتری وارد کار می شوند و درصدهای بیشتر و بیشتری از هزینه ها دریافت می کنند.
تبلیغات مدرن اغلب در صرافی ها خرید و فروش میشوند و این شرکت ها در کنار آژانس های تبلیغاتی، و هرکسی که با کمپین سروکار دارد به عنوان واسطه عمل می کنند. دست های اضافه شده به عنوان واسطه و پیچیدگی های این کار به هدر رفتن منابع منجر میشود و این خود باعث می شود حدودا 0.3 دلار از هر دلار تا انتهای پروژه وارد جیب ناشر شود. از همه اینها مهمتر این است که به دلیل وجود قسمت های متحرک متعدد، تولید کنندگان تبلیغات ماه ها پس از انجام قرارداد پرداختی خود را دریافت می نمایند.
این باعث می شود در کلیت این صنعت مشکلاتی به وجود آید و بخش عظیمی از سرمایه هدر برود. طبق گزارش IBM، هزینه از دست رفته تبلیغات توسط افراد متقلب روزانه ۵۱ میلیون دلار آمریکا یا به عبارتی ۱۹ میلیارد دلار تا پایان سال است. واضح است که اگر قراردادها قابل اطمینان باشد، تبلیغ کنندگان و ناشران می توانند مقدار قابل توجهی از این سرمایه و زمان را صرفهجویی نمایند.
در سمت مشتری هم مشکلاتی وجود دارد.
یکی از این مشکلات دسترسی به اطلاعات است. گوگل و سایر شرکتهای بزرگ فناوری اطلاعات، تبلیغات را ردیابی میکنند و حتی اطلاعات مربوط به آن را در درون صنعت به اشتراک می گذارند. شهروندان عادی معمولاً نمی دانند چه اطلاعاتی از تعامل های آنها با تبلیغات ذخیره شده یا چه کسی می تواند به این اطلاعات دسترسی پیدا کند. در حالی که افراد عادی در حال تولید این دادههای منبع هستند، داده ها ممکن است برای کسب سود به فروش گذاشته شوند و هیچ سودی از این اطلاعات نصیب مشتری هم نشود. این روند باعث شده بسیاری از افراد احساس کنند که این کار با هدف بهرهکشی از مشتریان انجام می شود.
همه مطالبی که گفته شد تجربه ناخوشایند تبلیغات دیجیتال برای افراد می باشد. خوشبختانه راه حل های زیادی برای این مشکلات مطرح شده است و از بلاک چین برای انجام آنها استفاده می شود.
تلاش شرکت ها برای تغییر دورنما
روش های مختلفی برای رفع این مشکلات در تبلیغات مدرن مطرح شده است. به عنوان مثال IBM با بسیاری از تبلیغ کنندگان بزرگ پیمان شراکت بسته و از بلاک چین IBM به عنوان راه حلی برای کاهش هزینه ها و افزایش شفافیت استفاده می کند. با اینکه اطلاع از فعالیت نام های بزرگ در این حوزه امیدبخش است اما تمرکز آنها بر کاهش قیمتها برای شرکتهای بزرگ است و توجه زیادی به نقش آن در کمک به مشتریان ندارند. اگر شرکتهای بزرگ بتوانند در مخارج و هزینه های خود صرفه جویی کنند نتایج این صرفه جویی برای مشتریان هم موثر است اما با این وجود، این راه حل تنها بر مشکل صنایع بزرگ تمرکز کرده است.
امکان ناشناس بودن برای افراد حفظ می شود و بخشی از درآمد به افرادی برمیگردد که تبلیغات را میبینند. پروژه های دیگری هم با همین روش وجود دارند اما پیشرفت چندانی نداشته اند یا زیاد به کار گرفته نشده اند و نتوانسته اند تا کنون بر مشکلات تبلیغات مدرن فائق شوند.
یکی از پروژههایی که امید است به عنوان بهترین راه حل برای تمام سطوح اکوسیستم به کار رود توکن تراکنش تبلیغات هوشمند (SaTT) است که توسط Atayen ایجاد شده است. SaTT یک توکن ERC-20 بر روی بلاک چین اتریوم است و برند ها می توانند از طریق تعامل با برنامه های غیر متمرکز رسمی، کمپین های تبلیغاتی خودشان را ایجاد کنند. در این روش برای فعالیت در رسانه های جمعی پاداش ارائه می شود. یعنی اینفلوئنسرها و سایر اعضای جامعه می توانند پست ایجاد کنند و به طور خودکار بر اساس چندین نشانگر عملکردی مانند تعداد لایک، اشتراک یا بازدید از محتوای موردنظر مبلغی را دریافت نمایند. برندها می توانند شرایط خاص خود را مطرح کنند و قراردادهای هوشمندی ایجاد شود تا تضمین شود که در صورت بستن قرارداد، امکان نقض آن وجود ندارد. علاوه بر این، امکان انجام پرداختهای تقریباً لحظهای در هنگام اجرای کمپین وجود دارد و هیچ واسطه ای در میان نیست که کارمزد یا بخشی از هزینه را دریافت کند. در این حالت تنها یک برنامه شخص ثالث به نام اوراکل وجود دارد که پرداخت را مطابق با دادههای فراهم شده در قرارداد انجام می دهد.
مسیر پیش رو
این یعنی ما در آینده نزدیک می توانیم شاهد کاربرد آن در پلتفرم های رسانه های جمعی مانند تیک تاک، لینکدین و تقریباً هر چیز دیگری باشیم. خوشبختانه سازگاری SaTT با این شبکه ها که افراد در حال حاضر در حال استفاده از آن برای کمپین های تبلیغاتی خود هستند باعث کاربرد وسیع این مدل جدید خواهد شد.
پیش بینی می شود حداقل یکی از سیستم های اشاره شده در بالا به مدل اصلی برای تبلیغات در آینده تبدیل شود. این امکان وجود دارد که پروژه های جدیدی برای تقویت این دور نما پدید آیند. با این حال، همه این شبکه ها می توانند در کنار هم برای بهبود کارکرد سیستم برای همه افراد درگیر در این کار فعالیت نمایند. هنوز برای گفتن آن زود است اما به نظر می رسد که افراد در حال طی مسیر درست و استفاده از ایده های مناسب در این راه می باشند.
خلاصه مطلب
اگر به صورت خلاصه بخواهیم به عمده مشکلات موجود در صنعت تبلیغات اشاره کنیم باید مواردی مثل قیمت بالا، مدیریت متمرکز، پرداخت های با تاخیر، عدم شفافیت را بیان کنیم. در قبال این مشکلات راه حل های برنامه غیرمتمرکز SaTT ، پایین آوردن قیمت، پرداخت فوری، مدیریت غیرمتمرکز و آمار مرتبط است.
منبع: کوین تلگراف